جدول جو
جدول جو

معنی خاک رنگین - جستجوی لغت در جدول جو

خاک رنگین
(کِ رَ)
طلا. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) ، نقره. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) ، گلزار و لاله زار. (برهان قاطع). گلشن. (انجمن آرای ناصری). گلبن. (آنندراج) ، آدمی زاد. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاک نشین
تصویر خاک نشین
کسی که بر روی خاک می نشیند، کنایه از خاکسار، کنایه از بدبخت
فرهنگ فارسی عمید
(غِ رَ)
کنایه از دنیاست. (آنندراج) (مجموعۀ مترادفات)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
کنایه از شعر و بیت است که قصیده و غزل و قطعه و رباعی باشد. (برهان). کنایه از شعر و غزل. (شرفنامۀ منیری). کنایه از شعر نوشته اند لیکن چنین نیست بلکه اطلاق آن بر سبیل تخیل است و درین هر دو معنی فرقی است جلی. سنائی گفته:
باد رنگین است شعرو خاک رنگین است زر
خاک رنگین می فروش و باد رنگین می ستان.
(از شرفنامۀ منیری) (از انجمن آرا).
شعر، چه قصیده و غزل باشد و یاقطعه و دوبیتی. (ناظم الاطباء). رجوع به شعوری ج 1 ورق 179 شود.
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
نشیننده بر خاک. مجازاً متواضع و منکسر و خاکسار و خلیق. (آنندراج) :
با خاک نشینان بنشین تا گویند
هر چیز سبک تر است بالا باشد.
خاقانی.
، مرده چونکه در خاک کنندش:
ای دو جهان زیرزمین از چه ای
خاک نه ای، خاک نشین از چه ای ؟
نظامی.
، (اصطلاح تصوف) واصل:
نه در اختر حرکت بود و نه در قطب سکون
گر نبودی بزمین خاک نشینانی چند.
حاجی ملاهادی سبزواری
لغت نامه دهخدا
(رَ)
اغبر. (ابوالفتوح رازی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از باغ رنگین
تصویر باغ رنگین
کنایه از دنیا میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاک نشین
تصویر خاک نشین
متواضع و خاکسار
فرهنگ لغت هوشیار
بیچاره، بینوا، بدبخت، فروتن، خاکسار، خلیق، متواضع، خاکی، ساکن کره خاکی
متضاد: افلاکی، مدفون، مرده
فرهنگ واژه مترادف متضاد